شاید جثه نوزاد شما خیلی کوچک باشد اما این کوچولوی دوستداشتنی از همین حالا خیلی غذا میخورد. شیر خوردن مهمترین برنامه زندگی او در این هفتهها است!
رشد کودک
شما باید خود را برای شیر دادن وقت و بیوقت کودک آماده نمایید! او حالا علاوه بر وزن گیری، توان کنترل عضلات خود را بدست آورده و حرکات بینظم او منظمتر و برازندهتر شده است. نوزاد اکنون زمانهای بیشتری را بدون آنکه صدایی تولید کند در بیداری سپری میکند. این برای صحبتکردن با کودک عالی است! همچنین میتواند چشمان خود را متمرکز بر یک موضوع خاص مثل صورت شما نماید.
از سوی دیگر، این همان سنی است که ممکن است کولیک نوزاد شروع شده و او را وادار به گریههای ممتد نماید. حدود 20 درصد از نوزادان در حدود هفته سوم بعد از تولد دچار دردهای مداوم کولیک میشوند. هیچ کس به درستی نمیداند عامل کولیک چیست اما متهمان اصلی، دستگاه گوارش ناکامل کودک، رفلاکس، وجود عاملی در شیر و شرایط محیطی هستند.
سر و کله زدن با کودکی که کولیک دارد کار دشواری است اما به خاطر داشته باشید که سرانجام این موضوع حل میشود. (معمولا کولیک در هفته ششم به اوج خود رسیده و در ماه سوم برطرف میشود).
راههای مختلفی برای آرام کردن بچهای که گریه میکند وجود دارد. مثلا باید مطمئن باشید بچه نه سردش و نه گرمش باشد. اگر او را بغل میکنید نباید فکر کنید که بچه بدعادت میشود. این کار برای آرامکردن او لازم است. در عین حال، اگر او گریه میکند و شما برای چند دقیقه نمیتوانید به او رسیدگی کنید نباید خود را ملامت نمایید.
از آنجا که کودک در رحم مادر جای گرم و راحتی داشته مدتی زمان میبرد که به شرایط جدید زندگی خود عادت کند. اکنون تنها راه کودک برای برقراری ارتباط گریه است. اما قضیه برای شما فرق میکند؛ میتوانید با صدای خود و با لمس کودک با او ارتباط برقرار کنید. او به خوبی میتواند صدای شما را از میان صداهای دیگر تشخیص دهد.
نوزاد عاشق آن است که در آغوش گرفته شده، نوازش و بوسیده شده، ماساژ داده شود و با شما در خانه چرخ بزند. حتی زمانی که صدای شما را میشنود یا صورت شما را در میان یک جمع میبیند با صدایی شبیه «آه» شادی خود را بیان میکند.
تغییرات زندگی والدین
با توجه به آنکه نواحی مربوط به زایمان هنوز کاملا بهبود نیافته، فعلا باید تا زمانی که پزشک به شما چراغ سبز نشان نداده است از انجام فعالیتهای سنگین بدنی و نیز رابطه جنسی خودداری نمایید. معمولا 4 تا 6 هفته برای بدست آوردن بهبودی کافی است.
در زمانی که مادر باید خیلی شاد باشد عجیب است که برخی از مادران احساس دچار افسردگی، ماتمزدگی، گرفتگی خلق، دمدمیمزاجی و غیره میشوند. اما دلایل موجهی وجود دارد که چرا برای حدود نیمی از مادران این اتفاق میافتد. در هفتههای اول بعد از زایمان، کمبود خواب، فرایند ریکاوری بعد از زایمان، نیازهای کودک، کمتجربگی در زمینه نگهداری کودک و نداشتن حمایت کافی از جانب سایرین عوامل اصلی این عارضه هستند.
همچنین تغییرات شدید هورمونی بعد از زایمان، باعث دمدمیمزاجی میشود. عامل مهم دیگری که باعث کسالت میشود این احساس در مادران است که باید همه چیز را از همان ابتدا به نحو احسن انجام دهند. برای حل این مشکل باید:
بدانید که احساسات بعد از زایمان نرمال هستند
بهتر است احساسات خود را به کسانی که به آنها اعتماد دارید بازگو نمایید. همسر، پدر و مادر، بستگان و دوستان نزدیک گزینههای مناسبی هستند. همچنین میتوانید در گروههایی عضو شوید که شرایطی مشابه شما دارند.
زمانی را به خود اختصاص دهید
وقتی که به کارهایی مثل دیدار دوستان خود، خرید، و غیره میپردازید از همسر یا مادر خود بخواهید از بچه مراقبت نماید. حتی نشستن در بیرون خانه و قدم زدن در هوای آزاد نیز مفید است.
به کار خود فکر نکنید
فراموش نکنید که مرخصی زایمان برای تجدید روحیه و ایجاد پیوندهای عاطفی با خانواده به خصوص فرزند نازنین شما در نظر گرفته شده است.
به پزشک خود اطلاع دهید
اگر این احساسات همچنان با گذشت 2 هفته بر شما غالب است ممکن است دچار افسردگی پس از زایمان شده باشید. عوامل اصلی ایجاد کننده افسردگی بعد از زایمان هنوز ناشناخته هستند. علائم افسردگی بعد از زایمان عبارتند از: اضطراب، تغییر عادات غذایی (پرخوری یا کمخوری)، بیخوابی و در موارد حاد صدمه زدن به خود یا کودک.
بیشتر بدانید:
ثبت ديدگاه